اگر شود چه شود
اکنون دیوار های سانسور فرو ریخته است. هر کسی می تواند همانگونه که می اندیشد، فکر خود را در اختیار دیگران قرار دهد. بدور از هر گونه خود سانسوری، بدون ترس از اینکه مورد تعقیب قرار گرفته و مورد اذیت و آذار خفاشان شب پرست واقع شود. امکانی که دنیای متمدن در اختیار ما جهان سومی ها قرار داده تا چند دهه پیش غیر قابل تصور بود. اینک به مدد فضای دیجیتال بسیاری از اندیشه ها و افکار که تا دیروز تابو و ممنوع بود مورد قضاوت و نقد افکار عمومی واقع می شود. درست است که بسیاری برای اینکه فرصت ابراز عقاید خود را برای همیشه داشته باشند، با نام های مجازی می نویسند. ولی مهم این است که همه گونه اندیشه ای مطرح می شود. با فراغ خاطر می توان نسبت به هر موضوعی به نقد و تبادل نظر پرداخت.
در واقع این اندیشه است که اهمیت دارد نه شهرت ونام. در فضای مجازی روشن بینی و بلوغ فکر برای صاحبان آن اعتبار و ارزش ایجاد می کند. تا آزادی صاحبان فکر فاصله ای نیست. هسته های فکری زیادی شکل گرفته و می رود تا خرد جای خود را به تعصب و جهالت بدهد. پرده های جهل و خرافه به یکسو زده می شود، پاشنه ی آشیل تعصبات قومی، مذهبی، ملی و جنسیتی مورد تعرض انسان خردگرا قرار گرفته می گیرد، دیو عربده و دروغ سنگر به سنگر در حال عقب نشینی است.
توجه انسان ایرانی از آسمان به سوی زمین معطوف شده و می خواهد برای خود بهشتی بر روی زمین بسازد. به ظلمت آباد بهشت گند آسمانیان پشت کرده و رو به آینده دارد. از کنده و ساتور قصابان ایستاده بر گذرگاه ها به جان آمده و می خواهد ایرانی بسازد، بر مبنای حقوق بشر و خواهان حکومتی است که به جای آنکه خدا فرمان براند، خواست و اراده مردم جاری و ساری باشد. حکومتی بر مبنای دموکراسی که در آن حقوق تک تک آحاد مردم رعایت شود. انسان ایرانی می خواهد به معنای دقیق کلمه زندگی کند. از همه توانایی هایی که برای لذت بردن دارد استفاده کند. طبیعی است که آزادی اش به حدی خواهد بود که به آزادی دیگران لطمه نزند.
حکومت اسلامی با تمام توان خود در برابر اراده و روح جمعی مردم ایستاده و با فریب و نیرنگ از منافع عده ای اندک دفاع می کند. در این میان تکلیف چیست؟ آیا اگر یک نیروی خارجی ماشین نظامی رژیم را از کار بیندازد و شرایط انتخابات آزاد را فراهم کند، همسو با اراده و خواست مردم نیست؟ تجربه افغانستان و عراق چه اشکال اساسی می تواند داشته باشد: آیا کشوری مانند آمریکا با هزینه جانی و مالی مردمش، مردم افغانستان را از شر حکومت سیاه طالبان، و مردم عراق را از چنگال استبداد کور بعثیان، با کمترین هزینه مردم ذی نفع این کشور ها، نجات داد، شایسته تقدیر و سپاس نیست؟
اینکه شرایط ایران تفاوت دارد و اینکه الگوی افغانستان و عراق در ایران امکان پذیر است بحثی است جدا. ولی اگر شود چه شود!!!!